خدا وجـ ـ ـ ود دارد
نوشته شده توسط : نــ ـ ــوش آفــ ـ ــرین

مردي براي اصلاح سر و صورتش به آرايشگاه رفت. در حال كار گفت وگوي جالبي بين آن ها در گرفت. آن ها در باره موضوعات و مطالب مختلفي صحبت كردند. وقتي به موضوع خدا رسيدند ، آرايشگر گفت : (( من باور نمي كنم خدا وجود داشته باشد . ))
مشتري پرسيد : (( چرا باور نمي كني ؟! ))
(( كافي ست به خيابان بروي تا ببيني چرا خدا وجود ندارد . به من بگو اگر خدا وجود داشت ، آيا اين همه مريض مي شدند ؟ آيا بچه هاي بي سر پرست پیدا مي شد ؟ اگر خدا وجود داشت ، نبايد درد و رنجي هم بود . نمي توانم خداي مهرباني را تصور كنم كه اجازه مي دهد اين چيزها وجود داشته باشد ! ))

مشتري لحظه اي فكر كرد ، اما جوابي نداد ؛ نمي خواست جر و بحث كند . آرايشگر كارش را تمام كرد و مشتري از مغازه بيرون رفت. به محض اين كه از آرايشگاه بيرون آمد ، در خيابان مردي را ديد با موهاي بلند و كثيف و به هم تابيده و ريش اصلاح نكرده. ظاهرش كثيف و ژوليده بود . مشتري برگشت و دوباره وارد آرايشگاه شد و به آرايشگر گفت : (( مي داني چيست ، به نظر من آرايشگرها هم وجود ندارند ! ))

آرايشگر با تعجب گفت : (( چرا چنين حرفي مي زني ؟من اينجا هستم. من آرايشگرم. همين الان موهاي تو را كوتاه كردم. ))

مشتري با اعتراض گفت : (( نه ؛ آرايشگرها وجود ندارند . چون اگر وجود داشتند هيچ كس مثل مردي كه بيرون است ، با موي بلند و كثيف و ريش اصلاح نكرده پيدا نمي شد. ))

آرايشگر گفت : (( نه بابا ، آرايشگر ها وجود دارند ! موضوع اين است كه مردم به ما مراجعه نمي كنند . ))


مشتري تاييد كرد : (( دقيقا ! نكته همين است . خدا هم وجود دارد . فقط مردم به او مراجعه نمي كنند

___________________________

همیشه یادمان باشد آن بالاها خدایی هست!
خدایی که خیلی کارها برایمان کرده، بی آنکه پرسیده باشد:
«تو برای خدای خود چه کرده ای؟»

 





:: موضوعات مرتبط: همه چی , ,
:: بازدید از این مطلب : 862
|
امتیاز مطلب : 116
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 17 فروردين 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: